طاها عشق مامان و بابا

پسر عزیزم هر روز شیطون تر و نازتر میشه.لباس هاشو میریزه رو زمین بعد توی خونه پخش میکنه.پادری رو برمیداره و شروع میکنه به راه رفتن.و بعضی وقتها زیر پاش گیر میکنه و میخوره زمین.یا بالش رو برمیداره یا کیف منو.خیلی کنجکاوه و دوست داره به همه چی دست بزنه.هر چی بخواد با انگشتش بهش اشاره میکنه و میگه میییییییییییییی. دوست دارم پسر گلم

چهارمین دندون طاها به سختی در اومد.خیلی اذیتمون کرد هم طاها رو هم مامانشو!!!!!!!!!!!!!! آخه طاها حسابی منو گاز گرفته!!!!!!!!!!!!!!!

پسر عزیز و نازم امروز ١١ ماهش تموم میشه ومیره توی ماه ١٢ زندگیش یعنی دقیقا یک ماه دیگه تولدشه و یک ساله میشه.چه زود گذشت روزها.طاها هر چی بزرگتر میشه شیطون تر میشه.خیلی کنجکاو و غیر قابل کنترل شده.وقتی میریم بیرون توی مغازه دوست داره همه چیز رو بررسی کنه.مثلا اون روز رفتیم براش لباس بخریم هر چی توی رگال لباس بود رو میخواست برداره بعدشم هرچی توی سبد لباس ها بود رو پرت میکرد بیرون.من نفهمیدم چی دارم میخرم فقط لباس از رو زمین بر میداشتم می ذاشتم تو سبد!!!!!!!!!!!!!!!

پسر گلم هر روز در حال تمرین راه رفتنه و اصلا دیگه چهار دست و پا دوست نداره بره.از هرجایی میگیره بلند میشه و شروع میکنه به راه رفتن.اولش دوست نداشت کسی از دستش بگیره و کمکش کنه ولی الان بعضی وقتها خودش میاد و دست منو میگیره و با خودش میکشه میبره!!!!!!!!!!!هنوز نمیتونه خوب خوب راه بره و بعضی وقتها زمین میخوره.منم هی دلم میریزه که نکنه سرش به جایی بخوره.نسبت به اولها خیلی خوب راه میره و روی راه رفتنش کنترل داره. آفرین پسر گلم حسابی بزرگ شدی

پسر ناز و عزیزم مامان خیلی دوست داره